محل تبلیغات شما

 

معنا و نکات درس(نی نامه)

مولوی:نامش محمّد،لقبش جلال الدّین و به سبب انتساب به مولانای روم،به مولوی مشهور شده

است.مُریدانش به او خداوندگار» و حضرت مولانا »می گفتند.

در 604 هجری قمری متولّد و در 672 هجری قمری ،دیده از جهان فرو بست.

مقبره اش در قونیه ی ترکیه، در عمارتی موسوم به قبّة الخضراء می باشد.

آن چه به نثر از او باقی مانده، غالباً تقریر است و املا؛ یعنی مولوی می گفته است و دیگران ،

می نوشته اند. از این آثار می توان به :

1)-فیه ما فیه، که مجموعه سخنانی است که مولوی در مجالس خویش می گفته و  مریدان ، 

نوشته اند.

2)-مجالس سبعه ، که از هفت خطابه که جلال الدّین، در سال هایی که به منبر می رفته ، بیان 

کرده است.

3)- مکاتیب، مجموعه نامه هایی که مولوی به این و آن می نوشته است.

                                          *********************

 

امّا ، مهم ترین اثرِ مولوی: مثنوی معنوی ، شاملِ شش دفتر و درحدودِ 26000 بیت،//نظمِ  آن را به

خواهشِ حسام الدّینِ چلبی،آغاز کرد و حدودِ ده سال از بار آور ترین ایّامِ حیاتِ مولانا را به خود، مصروف

داشته است.

*مثنوی  را قران عجم خوانند . چون به 528 آیه ی قران و 748 حدیث به طریق اشاره یا تصریح ، اشارت 

شده است.

* وزن:رمل مسدّس محذوف(فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)

*  علاوه بر این، کلیاتِ شمس یا دیوانِ کبیر،که شامل  غزلیاتِ ایشان و چندین رباعی است و اغلبِ

این غزلیات ،در زمانِ شیفتگیِ مولانا به شمسِ تبریز بوده، به همین دلیل نامِ وی را به عنوانِ تخلّص

بر گزیده است.مولوی در ابتدا(خاموش) یا (خَمُش) تخلّص می کرده است.

***************************************************************************

1_  بشنو  این ني ،چون شکایت مي كند         از جدايي ها حكايت مي كند.

* تلمیح به آیه ی (نَفَختُ فیهِ مِن روحی) از روح خویش در آن دمیدم.

- ني» استعاره از مولانا يا نمادِ هر انسان آگاه و دور مانده از اصلِ خويش

- بين حكايت و شكايت جناص ناقص اختلافی در حرف اول است و البته در جایگاه قافیه.

- مقصود از جدايي : جدايي روح جزئي ( انسان ) از روح كل (خدا) است.

معنی: وقتي كه اين ني به صدا در مي آيد و از درد دوري و فراق خود شِكوِه مي كند به آن گوش فرادار

پيام : ناله ي آدمي به خاطر دوري از حق است.

************************************************************************

    2  - كز نيستان تا مرا ببريده اند             از نفيرم مرد و زن ناليده اند

- ‌نيستان» استعاره از عالم معنا          *نفیر*:ناله و فریاد

- مرد وزن» مجازاً كل هستي و همه ي موجودات

معنی: از زماني كه مرا از نيستانِ(عالم معنا) جداكره اند از سوز و ناله هاي عاشقانه ي من تمامي هستي با من هم نوا شده اند.

پيام : اندوهِ تمامِ هستي، به دليل جدايي از عالم معناست.

***************************************************************************

   3 - سينه خواهم شرحه شرحه از فراق          تا بگويم شرح درد اشتياق

- سينه » مجازاً شنونده اي دردمند و درد آشنا( وجودِ درد مند )  /شرحه:در اصل گوشتی که از درازا بریده باشند.

- بين شرحه » و ‌شرح » جناس ناقص افزايشي است

- واج آرايي (( ش‌)) / واژه ي شرحه » تكرار است

- درد اشتياق » : مفهومي پارادُوكسي دارد ( متناقص نما)

معنی: براي بيان درد اشتياق ، شنونده اي مي خواهم كه دوري از حق را ادراك كرده و دلش از درد و داغ فراق سوخته باشد.

پيام : به لياقت دركِ عشق اشاره دارد: دارد . با بيت 14 پيوند معنايي دارد.

****************************************************************************

   4  هركسي كاو دور ماند از اصل خويش          بازجويد روزگار وصل خويش

- بين واژه ي اصل و وصل جناس ناقص اختلافي برقرار است.

* بیت، تمثیل است.

- آرايه ي تلميح در بيت مشهود است :آیه ی سوره ی بقره  انالله و انا اليه راجعون» و  سخنِ مشهور

كل شي ءً يرجعُ الي اصله » .

معنی: هر كس از جايگاه و وطن اصلي خويش دور بماند، پيوسته در آرزوي وصال است و جايگاه اصلي خود را جستجو مي كند.

پيام : همه ي موجودات به جايگاه اصلي خود بر مي گردند.

****************************************************************************

 5  من به هر جمعيّتي نالان شدم        جفتِ بد حالان و خوش حالان شدم

- بين نالان و حالان جناس ناقص اختلافي برقرار است و نيز بد حالان و خوش حالان با هم تضاد دارند.

ـ مقصود از بد حالان كساني هستند كه سير و سلوك آنها به سوي حق و واردات قلبی آنها از طرف حق كم است اما خوش حالان سير و سلوك و واردات قلبي آنان بسيار است.

معنی: من ناله ی عشق را برای تمام انسان ها سر داده ام و با سالکان کندرو و رهروان تندروِ شادمان از سیر و سلوک همراه گشتم.

پيام: به فراگيري ناله ي ني اشاره دارد.

****************************************************************************

 6  هركسي از ظنِّ خود شد يار من        از درونِ من نجست اسرار من

- بیت تمثیل است و بین ِ (ظن و من جناس اختلافی در حرف اوّل)

- واژه ي من تكرار شده است.

- واج آرايي ‌ن» محسوس است.

معنی: هرکسی در حدِّ فهم و ادراک خود با من همراه و یار شد اما حقیقت حال مرا هیچ کس درنیافت.

****************************************************************************

 7  سِرّ من از ناله ي من دور نيست       ليك چشم و گوش را آن نور نيست

- بين دور و نور جناس اختلافي است ضمن اين كه قافيه نيز هستند.

- چشم و گوش» مجازاً كل حواس ظاهري است./نور در اینجا توان درک و فهم معنا می دهد.

- نور» نماد معرفت ايزدي و استعاره از بصيرت و دانايي است.

- من» آرايه ي تكرار دارد.

* برخی این بیت را ذو قافیتین می دانند. البته به شرطی که فعلِ(نیست) را در مصرعِ اوّل، اسنادی

و به معنیِ ( نمی باشد)  و در مصرعِ دوم،غیر اسنادی  و به معنیِ(ندارد) بگیریم.

 و اگر هر دو (نیست) را اسنادی بگیریم، ذو قافیتین نیست.

 

 معنی: اسرار من در ناله هاي من نهفته است اما با چشم و گوش و حواسِ ظاهري نمي توان به حقيقتِ

اين ناله و اسرار درون پي برد.

* نوعِ(را) نهادی یا مالکیت است// 

پيام : رازِ درون ناديدني است.و با چشم و گوش دل می توان حقیقت را دریافت.

*****************************************************************************

 8  تن ز جان و جان زتن، مستور نيست       ليك كس را ديدِ جان دستور نيست

- بين مستور و دستور جناس ناقص اختلافي است ضمن اين كه قافيه نيز محسوب مي شوند.

دستور:وزیر،راهنما،اجازه . در این بیت معنیِ اخیر

- تن زجان و جان ز تن » آرايه ي قلب و عكس دارند.

- واژه ي ديد» در معناي مصدري ديدن» آمده كه به آن مصدر مرخّم مي گوييم / و حرف را »

 نشانه ی مالکیت 

- مقصود از جان، اسرار درون آدمي است .

- تن و جان» مفهومي متضاد دارند و نيز واژه هاي جان»  و تن» تكرار نيز است.

معنی: گرچه جان، تن را ادراک می کند و تن از جان آگاهی دارد و هیچیک از دیگری پوشیده نیست، اما

توانایی دیدن جان، به هیچ چشمی داده نشده است.

پيام: روح» از اموري ناديدني است. (بيت 7و8 با هم پيوند معنايي دارند و بيت 8 تاكيدي بر بيت 7 است).

****************************************************************************

 9  آتش است اين بانگ نای و نيست باد       هر كه اين آتش ندارد ، نيست باد  

- بانگ ناي به آتش تشبه شده است .

- نيست باد» در مصراع اول و دوم جناس تام دارد ، نيست» در مصراع اول فعل و در مصراع دوم ،

اسم است به معناي نابود . کلمه ی *ّباد* در مصراع اول اسم و در مصراع دوم فعل دعايي است . در

نتيجه نيست باد»  در حكم قافيه است نه رديف كه قافيه ي اصلي واژه ي باد » است يعني بيت ذو قافيتين» است .

- آتش استعاره از عشق يا بانگِ عاشقانه ي ني است.

- واژه ي آتش تكرار است.

معنی: آوازی که از این نی(مولانا) برمی خیزد، آتشِ عشق است و هوا و دم ظاهری نیست. خدا کند که

هر کس در وجودش آتش عشق راه نیافته است، نابود گردد. ( درحقیقت، نی عشق را پروردگار می نوازد.)

پيام : عشق، موجب ارزش و تعالي آدمي است.

****************************************************************************

 10 _ آتشِ عشق است كاندر ني فتاد       جوششِ عشق است كاندر مي فتاد

-*  آتش عشق اضافه ي تشبیهی ( تشبيه بليغ ) ، عشق به آتش مانند شده است.

*  جوشش عشق: اضافه استعاری(عشق به چشمه یا رودی تشبیه شده که می جوشد. )

- ني و مي : جناس ناقص اختلافي و قافيه نيز هستند. همچنين مقصود از ني» و مي» كل عالم هستي است پس مجاز نيز محسوب مي شود.

- واج آرايي ش» در بيت ،محسوس است و واژه ي عشق نيز تكرار .

 

- بيت آرايه ي ترصيع ( موازنه ) دارد.

معنی: سوز و گداز آتش عشق است كه ناله ي ني را اثر گذار كرده و هر جوشش و شوري كه در باده ايجاد مي شود نيز از اثر عشق است .

پيام : اثر گذاري عشق / عشق در همه چيز جاري و ساري است.

****************************************************************************

  11_ ني ، حريف هر كه از ياري بريد       پرده هايش پرده هاي ما دريد

- بريدن كنايه از جدا شدن و دور ماندن است.

- بين دو واژه ي پرده » و پرده » جناس تام است .پرده ي اول:نوا و نغمه ی نی/پرده ی دوّم:حجاب ها و پوشش ها(اسرار )

- پرده هاي ما دريد» كنايه از فاش كردن راز است.

معنی: ني، همدمِ كساني است كه از معشوق خود جدا مانده اند. آواز نی، رازِ عاشقان را آشکار

می سازد و برای کسی که جویای معرفت است پرده ها و حجاب ها را از مقابل چشم برمی دارد تا

معشوق حقیقی را ببیند.

پيام : عشق ،افشاگر است.
***************************************************************************

12 همچو ني زهري و ترياقي كه ديد؟   همچو ني دمساز و مشتاقي كه ديد؟

- همچو ني در دو مصراع تشبيه است

- زهر و ترياق تضاد و نيز مصراع اول پارادوكس محسوب مي شود، چون دو مفهومِ متضاد به يك چيز اطلاق

شده است.

- بيت موازنه دارد

- واژه ي دمساز»  :همدم ، يار مواف

- هر دو مصراع استفهام انكاري دارد، حرف كه » ضمير پرسشي است.

معنی: نی هم زهر است و هم پادزهر. در عین دردآفرینی، درمان بخش نیز هست. نی، هم همدم نی

زن است و هم مشتاق وصال. ( به ظرفیت وجودی افراد بستگی دارد)

پيام : ني در عينِ درد آفريني درمان بخش است .

****************************************************************************

 13  ني، حديث راه پر خون مي كند       قصّه هاي عشقِ مجنون مي كند

- راه پرخون كنايه از سير و سلوك دشوار راه عشق است.

* حدیث، مجاز از سخن و کلام(جزییه)

- مصراع دوم داستان ليلي و مجنون را فرا ياد مي آورد و تلميح دارد.

معنی: ني داستان پرخطر و دشوار سير و سلوك عشق را بيان مي كند و عشق  عاشقان حقيقي چون

مجنون را  بازگو مي نمايد.

پيام : ني تجلّيِ عشق واقعي است.

****************************************************************************

14 محرمِ اين هوش، جز بي هوش نيست        مر زبان را مشتري جز گوش نيست

- مصراع اول پارادوكس دارد- (محرمِ هوش بودن  و بي هوش .)

- بيت آرايه ي اسلوب معادله دارد./ واج آرايی صامت ش» دارد.

- زبان و گوش مراعات النظير است./زبان مجاز از سخن و گوش مجاز از شنیدن

- بين هوش و گوش ،جناس ناقص اختلافي است و نيز قافيه هستند

- مصراع دوم تمثيل است/ (را) در اینجا فک اضافه است.(مشتریِ زبان)

هوش: استعاره از حقیقتِ عشق و بی هوش استعاره از عاشقِ واقعی

- حرف مر» معني خاصي ندارد، غالبا ً با حرف را » مي آيد از مختصات سبكي( خراسانی) است.

معنی: حقيقتِ عشق را هر كسي درك نمي كند ، تنها عاشق واقعی آن را درک می کند.، همان طور كه

گوش براي درك سخنانِ زبان» ، ‌ابزاري مناسب است.

پيام : به لياقت درك عشق اشاره دارد.
***************************************************************************

 

  15 در غمِ ما روزها، بيگاه شد          روزها با سوزها ،همراه شد

- روزها» مجازاً طول عمر

- بين روزها و سوزها جناس ناقص اختلافي برقرار است.

- واج آرايي ر،ز» محسوس است./

بی گاه شدنِ روز:کنایه از گذر فوری روز و رسیدن غروب و سپری شدنِ عمر

معنی: همه ي عمر ما با سوز و گداز عاشقانه به پايان رسيد و روزگارمان باغم و اندوه به پايان رسيد.

پيام : عمرِ عاشق با اندوهِ عشق، توام است.

***************************************************************************

 16_ روزها گر رفت، گو رو، باك نيست    تو بمان، اي آن كه چون تو پاك نيست

- مصراع اول تشخيص دارد ( گفتگو با روز )

- روزها مجازاً طول عمر// مرجع ضمیرِ (تو) عشق است.(شاید هم معشوق)

- بين پاك و باك جناس ناقص اختلافي است . قافيه نيز محسوب مي شوند.// ( رو و بمان) تضاد

- بيت 7 جمله دارد. توجّه شود ( كه ) در مصرع دوم حرف ربط نيست. به معني (كسي) مي باشد.

معنی: اگر روزهای عاشق اینگونه سپری شوند اهمّیتی ندارد، ای عشق! تو پایدار و جاودان بمان، زیرا

غیر از تو برای ما هدفی پاک وجود ندارد.

پيام : تنها عشق، ارزشِ جاودانگي دارد.
*****************************************************************************

17 _هركه جز ماهي، زآبش سير شد    هركه بي روزي است، روزش دير شد

- ماهي استعاره از عاشقِ واقعی / عارفِ واصل

- آب ،استعاره از عشق / معرفت الهی

- بيت آرايه ي تمثيل دارد

- ماهي و آب مراعات النظير است

- روز دير شدن: كنايه از :آزرده خاطر شدن به خاطر طولانی شدن روز (تباه شدن عمر و حاصل بر

نداشتن).

بی روزی:بی نصیب

- بين سير و دير جناس ناقص اختلافي برقرار است و نيز قافيه هستند

معنی: تنها ماهي درياي حق ( عاشق ) است كه از غوطه خوردن در آب عشق و معرفت سير نمي شود.

هر كس از عشق بي بهره باشد ،عمرش تباه می شودو حاصلی بر نمی دارد.

پيام : لياقت و قابليّتِ درك عشق در همه کس نیست.


*****************************************************************************

    _در نيابد حالِ پخته هيچ خام          پس سخن كوتاه بايد، والسّلام

- پخته كنايه از عارفِ واصل و انسان کامل

- خام كنايه از انسان بي بهره از عشق

- بين پخته و خام تضاد برقرار است.

سخن کوتاه کردن ،کنایه از به پایان رساندنِ کلام

معنی: کس که عاشق نباشد ،حالِ عارف واقعی را درک نمی کند. پس بهتر است سخن را کوتاه کنم و به پایان برسانم.پس درود بر شما.

پيام : لياقت و قابليت درك عشق.

*****************************************************************************

پایان.

دوشنبه، بیستم آبان نود و هشت، حسین حسین زاده بافرانی. دبیرِ دبیرستانِ شهید چمرانِ نایین.

                                                                                                         اسعد اللّه ایّامکم

 

 

معنی و نکات درس:باران محبّت.......فارسی پایه ی یازدهم...

معنی و نکات درس جمال و کمال...درس هفتم.....فارسی دهم

معنی درسس پرورده ی عشـــــق......فارسی یـازدهم...

  , ,عشق ,ي ,مي ,كه ,    ,است و ,است معنی ,جناس ناقص ,ناقص اختلافي ,ناقص اختلافي برقرار

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دختر یلدا باز هم برای تو